آن مگس بر برگ کاه و بول خر
همچو کشتیبان همی افراشت سر


مگسی بر روی برگ‌کاهی که شناور بر ادرار الاغ بود جلوس نمود و از الودگی خویش به صفت کبر گردن خویش را همچون ملوانان افراشته نمود
مسایل السلوک
تملک دنیا در هر بعدی برای انسان ناقص بسیار خطرناک است زیرا نفس اماره و شیطان در او به مدعی بودن نفوذ نمایند
پیامبر فرمودند اگر انسانها اندیشه درستی نداشته باشند جاهلان بر انان حاکم گردند
حکومت جاهلان مانند مگس داستان پر از افت خواهد بود و میتوان قیاس نمود در تمامی امورات اگر مبتی بر کمال عقلانی و معنوی نباشد خسران ان گریبانگیر همه خواهد شد

 

********************

گفت من دریا و کشتی خوانده‌ام
مدتی در فکر آن می‌مانده‌ام

مدعی شد من تبحر در علوم دریانوردی هستم و فن هدایت کشتی را میدانم و مدتها عمر صرف تعلیم ان نموده ام

 

*********************

اینک این دریا و این کشتی و من
مرد کشتیبان و اهل و رای‌زن

او از کوته فکری ادرار الاغ را دریا دید و برگ کاه را کشتی و خود را ملوان
و این باور موجب شد مدعی گردد من یگانه مرد در کشتیرانی ام و دارای اهلیت و صاحب نظرم

 

*******************

 

بر سر دریا همی راند او عمد
می‌نمودش آن قدر بیرون ز حد

مگس بر روی دریایی که خیالی بود حرکت میکرد و این کار در نظر او بیش از حد بزرگ می نمود

 

************************
بود بی حد ان چمین نسبت بدو
ان نظر که بیند انرا راست کو؟

ادار الاغ نسبت به مگس بسیار بزرگ نشان میداد و باید دید واقع نگری باشد تا حقیقت ان را مشاهده نماید

 

*********************

عالمش چندان بود کش بینشست
چشم چندین بحر همچندینشست

عالم مگس به مقدار بینش وی است لذا بحر در نظر او به اندازه درک و فهم اوست

 

**********************

صاحب تاویل باطل چون مگس
وهم او بول خر و تصویر خس

افرادی که به تفسیر و شرح بدون سند و ژاژگویی میپردازند دقیقا مانند همین مگس سوار بر کاه و پیشاب الاغ اند

 

 

*******************

گر مگس تاویل بگذارد برای
آن مگس را بخت گرداند همای

اگر مگس شرح سطحی و کوته نظری خویش را رها کند یقینا به پرنده ای خوش اقبال و سعادتمتد تبدیل خواهد شد
مسایل السلوک
رهایی از سست نظری و تکیه بر اسناد محکم نشانه قوت تفکر است
خداوند در قران میفرماید
(یبغون عوجا) بعضی ها دوست دارند بدنبال کجی ها باشند و محکمات را رها و به متشابهات مشغول گردند

 

***********************

آن مگس نبود کش این عبرت بود
روح او نه در خور صورت بود

اگر فردی از تاویل سطحی رهایی یابد دیگر او مگس نیست بلکه او به کمال روحانیت دست یافته است
و از صورت نجات یافته است انسانهای گرفتار صورت از حلاوت سیرت دورند

 



تاريخ : جمعه 20 فروردين 1395برچسب:انجمن,ادبی,مولانا,سنگان,مثنوی,معنوی, | 21:38 | نويسنده : مولانا سنگان |
صفحه قبل 1 صفحه بعد